بلاک چین فناوری که برای پشتیبانی از تراکنش های بیت کوین ایجاد شده است. با توجه به طرفداران زیاد آن، بهویژه در بخش مالی، فناوری بلاک چین این پتانسیل را دارد که اثربخشی و سودآوری بیشتر (اگر نه همه) کسبوکارها را افزایش دهد – یا حتی کسبوکارهایی را که ما میشناسیم به هم خطر بندازد. در واقع، به گفته این پذیرندگان اولیه، کسبوکارهایی که فناوری بلاک چین را نادیده میگیرند در معرض خطر قرار دارند.
آیا فناوری بلاک چین واقعاً در دنیای زنجیره تأمین کاربرد دارد؟ آیا می تواند مشکلات زنجیره تامین شما را حل کند و سودآوری شما را افزایش دهد؟ اینها برخی از سوالات بسیار کاربردی است که توسط مدیران زنجیره تامین پرسیده شده است. هدف این مقاله این است که به شما درک واضح تری از چیستی فناوری بلاک چین بدهیم و در زمان مطالعه، آزمایش و ارزیابی ارزش آن برای عملیات خود صرفه جویی کنیم.
آشنایی با فناوری بلاک چین
بلاک چین یک فناوری مبتنی بر اینترنت است که به دلیل توانایی آن در اعتبارسنجی عمومی، ثبت و توزیع تراکنش ها در دفاتر غیرقابل تغییر و رمزگذاری شده ارزشمند است. این فناوری برای پشتیبانی از تراکنش های بیت کوین، یک ارز دیجیتال که مستقل از بانک مرکزی عمل می کند، اختراع شد. در اصل، فناوری بلاک چین بستری را برای ایجاد و توزیع دفتر کل یا رکورد هر تراکنش بیت کوین به هزاران، اگر نگوییم میلیونها، رایانه متصل به شبکهها در تمام نقاط جهان فراهم میکند.
از آنجایی که تراکنشها و دفتر کل رمزگذاری شدهاند، فناوری بلاک چین امنیت بیشتری نسبت به مدل بانکی ارائه میکند و انتقال آنی آن از طریق اینترنت فرآیند تسویه دو تا سه روزه بانکها و هزینههای همراه برای انتقال پول از یک حساب به حساب دیگر را حذف میکند. اصطلاح «بلاک چین» از «بلوکهای» تراکنشهای معتبر و غیرقابل تغییر و نحوه پیوند آنها به ترتیب زمانی برای تشکیل یک زنجیره (نمایشگاه) گرفته شده است. از این رو اصطلاح “بلاک چین” به وجود آمده است.
در اصل، بلاک چین ها در دو نوع غالب هستند. دفتر کل توزیع شده «بدون مجوز»، مانند بیت کوین، در دامنه عمومی قرار دارد، در حالی که دفتر کل «مجاز» متمرکز و توسط «بازیگران»، «گرهها» یا «ماینرها» اداره میشود و خارج از حوزه عمومی نگهداری میشود. این تمایز پیامدهای مهمی در زمینه زنجیره تامین دارد.
ارزش بلاک چین در زنجیره تامین امروز
در بیشتر موارد، زنجیرههای تامین امروزی بدون فناوری بلاک چین عمل میکنند. با این وجود، این فناوری دنیای فناوری اطلاعات و زنجیره تامین را هیجان زده کرده است. همچنین الهام بخش بسیاری از مقالات بوده و بازیگران و شرکت های نوپای فناوری اطلاعات را بر آن داشته تا پروژه های آزمایشی امیدوارکننده ای را آغاز کنند، از جمله:
والمارت برنامهای را آزمایش کرد که گوشت خوک را در چین ردیابی میکند و در ایالات متحده تولید میکند تا تراکنشها و دقت و کارایی ثبت سوابق را تأیید کند.
- مرسک و IBMدر حال کار بر روی تراکنشهای فرامرزی هستند که از فناوری بلاک چین برای کمک به بهبود کارایی فرآیند استفاده میکنند.
- Provenance، یک استارت آپ در بریتانیا، به تازگی ۸۰۰۰۰۰ دلار جمع آوری کرده است تا فناوری بلاک چین را برای ردیابی مواد غذایی تطبیق دهد. این شرکت قبلا آزمایشی ردیابی ماهی تن را در زنجیره تامین آسیای جنوب شرقی انجام داده بود.
با این حال، تا به امروز، هیچ برنامه کاربردی برای زنجیره تامین ارائه نشده است و این یک سوال اساسی را مطرح می کند: آیا فناوری بلاک چین می تواند به زنجیره های تامین ارزش بیافزاید؟
بیایید با یک بررسی واقعیت شروع کنیم: همانطور که اکثر متخصصان میدانند، بسیاری از زنجیرههای تامین امروزی دادههای خوبی دارند که میتوانند با سرعتی نزدیک به زمان واقعی آنها را در بین لایههای زنجیره تامین انتقال دهند. برای ارزیابی ارزش فناوری بلاک چین برای دنیای زنجیره تامین، به سه حوزه نگاه کردیم که میتواند ارزش افزوده ایجاد کند:
- جایگزینی فرآیندهای آهسته و دستی. اگرچه زنجیرههای تامین در حال حاضر میتوانند مجموعههای دادهای بزرگ و پیچیده را مدیریت کنند، بسیاری از فرآیندهای آنها، بهویژه آنهایی که در ردیفهای عرضه پایینتر هستند، کند هستند و کاملاً به کاغذ متکی هستند – مانند آنچه هنوز در صنعت حمل و نقل رایج است.
- تقویت قابلیت ردیابی. افزایش تقاضای نظارتی و مصرف کننده برای اطلاعات منشأ در حال حاضر باعث ایجاد تغییر شده است. علاوه بر این، بهبود قابلیت ردیابی نیز با کاهش هزینههای بالای مشکلات کیفیت، مانند فراخوانها، آسیبهای اعتباری، یا از دست دادن درآمد حاصل از محصولات بازار سیاه یا خاکستری، ارزش افزوده ایجاد میکند. سادهسازی یک پایگاه عرضه پیچیده فرصتهای ایجاد ارزش بیشتری را ارائه میدهد.
- کاهش هزینه های معاملات فناوری اطلاعات زنجیره تامین. در این مرحله، این سود بیشتر نظری است تا واقعی. بیت کوین برای اعتبارسنجی هر بلوک یا تراکنش به افراد پول می پردازد و از افرادی که بلاک جدیدی را پیشنهاد می کنند، می خواهد که هزینه ای را در پیشنهاد خود لحاظ کنند. چنین هزینهای احتمالاً در زنجیرههای تامین بسیار زیاد است، زیرا مقیاس آنها میتواند سرسامآور باشد. به عنوان مثال، در یک دوره ۹۰ روزه، یک تولیدکننده خودرو معمولاً تقریباً ۱۰ میلیارد فراخوان فقط برای تامین کنندگان ردیف اول خود صادر می کند. همچنین، مجموع همه این تراکنش ها به طور قابل توجهی تقاضا برای ذخیره سازی داده ها را افزایش می دهد، که جزء ضروری رویکرد دفتر کل توزیع شده بلاک چین است. علاوه بر این، ایجاد و نگهداری کپیهای متعدد از مجموعه دادهها در محیط زنجیره تامین، بهویژه در زنجیرههای بلوکی بدون مجوز، غیرعملی است.
بزرگترین مانع بلاک چین: چه کسی اجازه می دهد؟
در اتخاذ فناوری بلاک چین برای زنجیره تامین خود، یک شرکت ابتدا باید در مورد نوع بلاکچینی که باید بسازد تصمیم بگیرد. به یاد بیاورید که رویکرد بیت کوین یک بلاک چین بدون مجوز است که دارای احزاب است که شناخته شده یا قابل اعتماد نیستند. در دامنه عمومی قرار دارد و از یک پروتکل تأیید اجماع برای ایجاد اعتماد در هر بلوک استفاده می کند. هیچ پایگاه داده مرکزی یا حکومت مرکزی در این بلاک چین ها وجود ندارد.
تعصب برای حفظ حریم خصوصی
برعکس، در اکثر زنجیره های تامین، طرفین شناخته شده و قابل اعتماد هستند. علاوه بر این، بعید است که دنیای زنجیره تامین دسترسی آزاد را بپذیرد، زیرا کاربران آن نمیخواهند جزئیات اختصاصی مانند تقاضا، ظرفیتها، سفارشها، قیمتها، حاشیهها را در تمام نقاط زنجیره ارزش برای شرکتکنندگان ناشناس فاش کنند. این بدان معناست که اکثر بلاک چین های زنجیره تامین باید مجوز داشته باشند، دسترسی به آنها به صورت مرکزی کنترل می شود و محدود به طرف های شناخته شده ای است که ممکن است به بخش های خاصی از داده ها محدود شوند.
در تئوری، این رویکرد امکان تأیید عمومی یا خصوصی هر بلوک پیشنهادی را فراهم میکند. با این حال، ما معتقدیم زمانی که همه طرفها شناخته شده باشند، بعید است که هرگز شاهد تأیید عمومی بلوکهای پیشنهادی در دنیای زنجیره تأمین باشیم. به عنوان مثال، در حمل و نقل، تنها چند طرف شناخته شده در زنجیره وجود دارد – از جمله حمل و نقل، بنادر، گمرک، خطوط کشتیرانی – که مسئول اعتبارسنجی هر بلوک هستند. وقتی تعداد طرف های مورد اعتماد کم باشد، نیاز به اعتبارسنجی مستقل پروتکل های اجماع مورد استفاده در حوزه عمومی محدود می شود.
یک راه حل به اندازه کافی خوب بدون بلاک چین
در بسیاری از موارد، زنجیره های تامین در حال حاضر میلیاردها تراکنش و داده را اغلب در زمان واقعی منتقل می کنند. سیستمها کامل نیستند و بسیاری از زنجیرههای تامین مشکلاتی با دادههایی دارند که به صورت سیلو، فرمبندی متفاوت، دسترسی به آن مشکل است، یا به سختی قابل تجسم یا تجزیه و تحلیل در زمینه دادههای بزرگ است. با این حال، پایگاههای اطلاعاتی مرکزی با مدیریت خوب با مدیریت دادههای خوب، همراه با تجسم زنجیره تامین و قدرت تحلیلی، امروزه در مقیاس قابل دستیابی هستند.
این راهحلها بار اضافی برخی از پیچیدگیهای فنی را که بلاک چین میتواند ایجاد کند را تحمل نمیکند. بنابراین، ما معتقدیم که وقتی همه طرفهای زنجیره تامین گسترده شناخته شده و قابل اعتماد هستند، احتمالاً به راهحل بلاکچین نیازی نیست، زیرا میتوان به این طرفهای شناخته شده و قابل اعتماد برای ارائه نسخهای واحد و بیدرنگ از حقیقت اعتماد کرد. در چنین شرایطی، راهحلهای متمرکز مانند پورتال ابری یا اتصالات همتا به همتای غیرمتمرکز کافی است.
قبل از اینکه وارد بازار بلاک چین شوید، حقایق را در نظر بگیرید
تحقیقات ما نشان می دهد که فناوری بلاک چین ممکن است در نهایت راه حل خوبی برای برخی از انواع زنجیره تامین باشد، اما هنوز برای پذیرش انبوه آماده نیست. ما این دیدگاه را بر اساس موارد زیر استوار می کنیم:
- آزمایشکنندگان بلاک چین که تا به امروز اجرا شدهاند، ارزش منحصربهفرد این فناوری را برای بخش زنجیره تامین ثابت نکردهاند.
- فناوری بلاک چین هنوز قادر به جمع آوری داده ها از تعداد زیادی از طرف های غیرقابل اعتماد نیست.
- ارائه شفافیت کامل یا قابلیت ردیابی را می توان از راه های دیگری حل کرد، نه فقط با بلاک چین.
- هزینه توسعه و اجرای یک بلاک چین هنوز مشخص نیست و استانداردهای کمی در حال حاضر وجود دارد.
- شکاف بین ظرفیت فعلی بلاک چین و ظرفیتی که زنجیره های تامین نیاز دارند بسیار زیاد است.
برای زنجیرههای تامین که شرکتکنندگان شناخته شده یا قابل اعتماد نیستند، فناوری بلاک چین میتواند اعتماد، شفافیت و قابلیت ردیابی را اضافه کند. تقریباً طبق تعریف، این زنجیرههای تأمین پیچیده، چند لایه هستند، طرفهای زیادی را درگیر میکنند، و در یک محیط تنظیمشده عمل میکنند که سطح بالاتری از قابلیت ردیابی را میطلبد.
با این حال، برای زنجیره های تامین با بازیگران شناخته شده و قابل اعتماد، رویکرد پایگاه داده متمرکز به طور کلی بیش از اندازه کافی است. این بدان معنا نیست که همه این زنجیرههای تامین در حال حاضر از یک رویکرد انتها به پایان واقعی پیروی میکنند، و در واقع، بسیاری از آنها از پایگاههای دادهای استفاده میکنند که حاوی دادههایی با قابلیت ردیابی محدود هستند. بنابراین، بسیاری از این زنجیرههای تامین برای حل چنین مسائلی نیازی به فناوری بلاک چین ندارند، زیرا میتوانند از فناوریهای موجود استفاده کنند که برای تراکنشهای با حجم بالا مناسبتر است، چه به تنهایی و چه با شرکا.
برای تخمین هزینه های عملیاتی فناوری بلاک چین در دنیای زنجیره تامین و مقایسه آنها با سایر فناوری ها خیلی زود است. بدون شک شرکت های فناوری اطلاعات آماده ارائه این اطلاعات خواهند بود.
با این حال، ارزش پیشنهادی باید واضح باشد. کارایی معاملات داخلی چیست؟ هزینه بالقوه در شکست محصول نهایی، فراخوان و دعاوی قضایی چقدر است؟ آیا یک مصرف کننده برای محصولی که شفافیت را در سراسر زنجیره تامین خود ارائه می دهد، هزینه بیشتری می پردازد؟ این نوع سوالات باید هنگام در نظر گرفتن بلاک چین برای استفاده در زنجیره تامین مطرح شود.
تعدادی از شرکتها در حال بررسی مزایای استفاده از فناوری بلاک چین در مناطق مجاور هستند، مانند معرفی قراردادهای هوشمند، سختگیری بیشتر برای پرداختهای سفارش خرید یا زنجیرههای تقاضا که در آن سیگنالهای «تقاضای واقعی» میتوانند زنجیره تأمین بالادستی را سریعتر منتشر کنند. در حالی که ما به قدرت و وعده فناوری بلاک چین تبریک میگوییم، به دنیای زنجیره تامین توصیه میکنیم که برای اندازهگیری مناسب بودن آن با سایر فناوریهای احتمالاً سادهتر و کمهزینهتر وقت بگذارند.
منبع: https://www.mckinsey.com/business-functions/operations/our-insights/blockchain-technology-for-supply-chainsa-must-or-a-maybe